اهراف

لغت نامه دهخدا

اهراف. [ اِ ] ( ع مص ) خداوند مال بالیده شدن. || زود رسانیدن خرمابن برِ خود را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زود رسیده شدن میوه خرما.( از اقرب الموارد ). || غلوّ کردن در مدح. || افزون شدن مال. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

خداوند مال بالیده شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس