اهجال
لغت نامه دهخدا
اهجال. [ اِ ] ( ع مص ) مهمل و بی شبان گذاشتن شتر را. || فراخ کردن بچیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ). واسع کردن چیزی. ( از اقرب الموارد ). || ضایع نمودن مال. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ضایع ساختن مال. ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید