اهتباب

لغت نامه دهخدا

اهتباب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) تیز شدن و بانگ کردن تکه وقت گشنی. مهتب نعت است از آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || فاگشنی آمدن. ( المصادر زوزنی ). || بریدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). قطع. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران