اهبت
لغت نامه دهخدا
اهبة. [ اُ ب َ ] ( ع اِ )ساز و ساختگی کار. ج ، اُهَب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اهبت. و رجوع به اهب و اهبت شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. سازوبرگ جنگ.
۳. سازوسامان.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید