اهانت کردن


معنی انگلیسی:
insult, outrage

لغت نامه دهخدا

اهانت کردن. [ اِ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تحقیر کردن. ( ناظم الاطباء ). خواری روا داشتن : باصحاب او اهانت کنیم. ( جهانگشای جوینی ).
هر چه بینی ز دوستان کرم است
گر اهانت کنند و گر اعزاز.
سعدی.

فرهنگ فارسی

تحقیر کردن . خواری روا داشتن

مترادف ها

scorn (فعل)
خوار شمردن، استهزاء کردن، خردانگاشتن، اهانت کردن

فارسی به عربی

ازدراء

پیشنهاد کاربران

خوار شمردن، خوار داشتن، خرد انگاشتن، سبک کردن، کوچک کردن،
نام کسی ( را ) به زشتی بردن
توهین

بپرس