دیکشنری
مترجم
بپرس
اهاردار
/~AhArdAr/
معنی انگلیسی
:
starchy
,
starched
,
starched
,
stiff
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( آهاردار )
آهاردار. ( نف مرکب )آهارزده. آهارکرده : کاغذ آهاردار. چلوار آهاردار.
فرهنگ فارسی
( آهاردار )
( اسم صفت ) آهارزده آهار کرده : کاغذ آهاردار .
فرهنگ عمید
( آهاردار )
جامه یا پارچه ای که به آن آهار زده باشند، دارای آهار.
مترادف ها
starchy
(صفت)
رسمی، دارای نشاسته، شبیه نشاسته، اهاری، اهاردار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها