انیلین

/~Anilin/

برابر پارسی: ( آنیلین ) رَنگ زا

معنی انگلیسی:
aniline

لغت نامه دهخدا

( آنیلین ) آنیلین. ( فرانسوی ، اِ ) ماده رنگی که از زغال سنگ گیرند.

فرهنگ فارسی

( آنیلین ) ( اسم ) مایعی است بیرنگ و با بوی نامطبوع که در هوا کدر میشود و در آب کم محلول است و آن یکی از ترکیبات بنزین است اگر مخلوط نیتر و بنزین و براد. آهن و اسید استیک را تقطیر کنیم آنیلین بدست میاید .
(اسم ) انیلین تازه مایعی است بیرنگ ولی با اکسید کنندها رنگهای مختلف میدهد مثلا با کلروردوشو رنگ بنفش میدهد . و آن ماد. اولی. عد. بیشماری از رنگهای آبی است و از احیائ نیتروبنزن بتوسط ئیدرژن بدست میاید .

فرهنگ معین

( آنیلین ) [ فر. ] (اِ . ) مایعی است بی رنگ و با بوی نامطبوع که در هوا کدر می شود و درآب کم محلول است و آن یکی از ترکیبات بنزین است و نشانة آن در شیمی ۲ NH ۵ H ۶ C است .

فرهنگ عمید

( آنیلین ) مایعی روغنی، بی رنگ، مرکب از کربن، هیدروژن و اکسیژن که از نیتروبنزن به دست می آید و در رنگ سازی، داروسازی، و تهیۀ آفت کش کاربرد دارد.
مایعی روغنی، بی رنگ، مرکب از کربن، هیدروژن و اکسیژن که از نیتروبنزن به دست می آید و در رنگ سازی، داروسازی، و تهیۀ آفت کش کاربرد دارد.

دانشنامه عمومی

آنیلین. آنیلین ( به انگلیسی: Aniline ) با فرمول شیمیایی C6H5NH2 یک ترکیب شیمیایی با جرم مولی آن 93. 13 g/mol می باشد. شکل ظاهری این ترکیب روغن مانند، مایع بی رنگ است. برای تولید این ماده ابتدا بنزن به نیتروبنزن تبدیل می شود، سپس نیتروبنزن هیدروژنه می شود.
آنیلین پیش ماده ای پرمصرف در ساخت مواد شیمیایی لاستیکی، پلی یورتان، آفت کش ها، رنگ ها، مواد منفجره و مواد دارویی است.
عکس آنیلینعکس آنیلینعکس آنیلین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آنیلین. آنیلین (aniline)
(یا: فنیل آمین) C۶H۵NH۲، یکی از ساده ترین مواد شیمیایی آروماتیک۱. با بنزن، که پیوند اتم های کربن آن حلقوی است، مرتبط است. در حالت خالص، مایعِ روغنیِ بی رنگ و دارای بویی مخصوص است. وقتی در معرض هوا قرار گیرد قهوه ای می شود. در قطران زغال سنگ۲ یافت می شود و در صنایع لاستیک سازی، داروسازی، و رنگینه ها به کار می رود. این ماده بسیار سمی است. در ۱۸۲۶ کشف شد و در آغاز از تقطیر۳ خشک نیل (ایندیگو۴) به دست می آمد. وجه تسمیه آن نیز همین است.

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

انیلینانیلینانیلینانیلین

بپرس