انگیزنده

/~angizande/

معنی انگلیسی:
exciter, instigator, exciting, stimulant, intriguing, inatigafor

لغت نامه دهخدا

انگیزنده. [ اَ زَ دَ / دِ ] ( نف از انگیزیدن ، انگیختن ) تحریک کننده. محرک.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که تحریک میکند محرک محرض .

فرهنگ عمید

۱. برانگیزنده، تحریک کننده.
۲. وادارکننده.

مترادف ها

monitor (اسم)
اگاهی دهنده، مبصر، انگیزنده، گوشیار

فارسی به عربی

مراقب

پیشنهاد کاربران

بپرس