انگوم

لغت نامه دهخدا

انگوم. [ اَ ] ( اِ ) انگم. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به انگم شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) صمغ و ماد. چسبند. لزجی که از درختان مخصوصا درختان آلو و آلوچه و گوجه خارج میشود و در برابر هوا انجماد می یابد .

فرهنگ عمید

= انگم

پیشنهاد کاربران

بپرس