انگور جنگلی


معنی انگلیسی:
fox grape, wild wine

لغت نامه دهخدا

انگور جنگلی. [ اُ رِ ج َ گ َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هزارجشان. نخوش. امباسلوقی. ماله غوره. بوداوه. دیورز. کرمة البیضاء . ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به هزارجشان شود.

فرهنگ فارسی

هزار جشان ٠ نخوش ٠ کرمه البیضائ

پیشنهاد کاربران

بپرس