انگلیسی

/~engelisi/

معنی انگلیسی:
british, english, britisher, englishman, englishwoman, anglo-, elizabethan, john bull, pommy, [n.] britisher, limey

لغت نامه دهخدا

انگلیسی. [ اِ گ ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به انگلیس. || اهل انگلستان. || هر چیز ساخته شده در انگلستان. || زبان مردم انگلستان و ایالات متحده آمریکا و آن زبانی است هندواروپایی از شعب زبانهای انگلوساکسن و امروزه مهمترین زبان بین المللی است.

فرهنگ فارسی

( زبان ) زبانی است هند و اروپایی از شعب زبانهای آنگلوساکسن که مردم انگلستان و ایالات متحده امریکا بدان تکلم کنند .
( صفت ) منسوب به انگلیس . ۱ - از مردم انگلیس اهل انگلستان . جمع : انگلیسیان. ۲ - هر چیز ساخته و پرداخت. انگلستان ۳ - زبان مردم انگلستان .

گویش مازنی

/angelisi/ مرتعی در نزدیکی میخ ساز کجور

مترادف ها

british (اسم)
انگلیسی، زبان انگلیسی

english (اسم)
انگلیسی

englishman (اسم)
انگلیسی

briton (اسم)
انگلیسی، اهل بریتانیا، تبعه انگلیس

britisher (اسم)
انگلیسی، اهل بریتانیا، تبعه انگلیس

johnny (اسم)
انگلیسی، جنس نر

limejuicer (اسم)
انگلیسی، کشتی انگلیسی، ملوان انگلیسی

limey (اسم)
انگلیسی، سرباز یا ملوان انگلیسی

anglo- (پیشوند)
انگلیسی، مربوط به انگلیس

فارسی به عربی

انجلیزی , بریطانی , رجل انجلیزی

پیشنهاد کاربران

/انگلیک/
در پارسی میانه یا پارسیک ( پهلوی ) ، پسوند "یک"، پسوند نسبت ساز بوده است که به ریخت "ی" در زمان کنونی کوتاه شده است.
پسوند "ی" دارای کاربردهای فراوانی ست، بهتر است پسوند "یک" دوباره زنده و کاربردی شده و جای یکی از کاربردهای "ی" را بگیرد، بهره گیری از دستور زبان پارسیک، مایه نیرومندتر و چَمرسان ( معنارسان ) تر شدن زبان پارسی کنونی خواهد شد.
...
[مشاهده متن کامل]

دانشیک = دانشی، علمی
انگلیک = انگلیسی
تازیک = تازی، عربی
و. . .

یاعلی
نامناسب
گزینه انتخاب کشورها جدا باشن

بپرس