انگشت بر حرف نهادن

پیشنهاد کاربران

بعد از آن به افعالش موخذه گردانیدندو انگشت بر حرف نهادند. . . . . .
( فرج بعد از شدت، حسین بن اسعد دهستانی، با تصحیح اسماعیل حاکمی، ج1، انتشارات اطلاعات1363صفحه ی27
انگشت بر حرف نهادن: [عامیانه، کنایه ] ایراد گرفتن، نکته گیری کردن، اعتراض کردن .

بپرس