انگ انداختن

لغت نامه دهخدا

انگ انداختن. [ اَ اَ / اِ ت َ ] ( مص مرکب ) کمال نیاز را داشتن. با جدیت و کوشش در طلب چیزی بودن و نرسیدن. ( از فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). بسیار حریص بودن. حرص زدن : برای یک پول انگ می اندازد. ( از یک پول هم نمیگذرد ).

فرهنگ فارسی

بسیار حریص بودن حرص زدن : برای یک پول انگ می اندازد ( ازیک پول هم نمیگذرد ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس