( آنکش ) آنکش. [ ک ِ ] ( ضمیر + حرف ربط + ضمیر ) مخفف آنکه اَش. آنکه او را : هر آن شمعی که ایزد برفروزدهر آنکش پف کند سبلت بسوزد.ابوشکور ( از تحفه اوبهی ).