انک کردن

لغت نامه دهخدا

انک کردن. [ اَ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامیانه ، خجالت دادن. تحقیر کردن. کسی را از رو بردن. او را کوچک کردن. ( از فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ فارسی

در تداول عامیانه خجالت دادن تحقیر کردن . کسی را از رو بردن .

پیشنهاد کاربران

در واقع اصطلاح اَنَک کردن به عنوان معادلی برای گول زدن یا کسی را بازی دادن و مسخره کردن در بین توده استان های جنوبی مثل استان پارس به کار می ره
پس اصطلاح انک کردن با مثال یعنی:
انک ـش کردم: گولش زدم
انک ـم کرد: گولم زد
مگه من انک ـی تو ام: مگه من بازیچه دست تو ام؟
اَنَک کردن: [عامیانه، کنایه ] تحقیر کردن، خجالت دادن .

بپرس