انور یزدی

لغت نامه دهخدا

انور یزدی. [ اَ وَ ی َ ] ( اِخ )از شاعران و از تاجرزادگان شهر یزد بود. او راست :
تا ز روی ماه خود روزی نقاب افکنده ایم
مهر را از تاب روی او بتاب افکنده ایم
داده ایم ار مهر آن مه را بدل منزل بلی
مهر او گنج است از آنش در خراب افکنده ایم
عشق وی هست ار گناه و زهد و سالوسی ثواب
از تو ای زاهد که خود از این ثواب افکنده ایم.
( از مجمعالفصحاء ج 2 ص 63 ).

فرهنگ فارسی

از شاعران و از تاجرزادگان شهر یزد بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس