انمعاط

لغت نامه دهخدا

انمعاط. [ اِ م ِ ] ( ع مص ) پی درپی افتادن موی از بیماری و جز آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بی موی شدن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). ریختن موی. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران