انماء
لغت نامه دهخدا
انماء. [ اِ ] ( ع مص ) گوالیدن. گوالانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). افزون کردن. ( آنندراج ). || فاش کردن حدیث را بطرز سخن چینی. || تیرانداختن بر شکار بطوری که بگریزد و بمیرد. حدیث : کل ما اصمیت ودع ما انمیت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کشته شدن شکار دور از نظر شکارچی. ( از آنندراج ).
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید