انقیاص. [ اِ ] ( ع مص ) فرودریدن و ریخته شدن ریگ و خاک چاه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ریخته شدن ریگ و خاک. ( از اقرب الموارد ). رهیده شدن و از بن برکنده شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). ریهیده شدن. ( مصادر زوزنی ). واریز کردن. ( یادداشت مؤلف ). || افزون شدن آب در چاه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). افزون شدن آب چاه چنانکه نزدیک باشد که آن را ویران کند. ( از اقرب الموارد ). || افتادن دندان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).