انقلاب کردن. [ اِ ق ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دگرگون کردن : ساری گفتا که هست سرو زمن پای لنگ لاله ازو به که کرد دشت بدشت انقلاب.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 44 ).