انقلاب فرهنگی در اتحاد جماهیر شوروی مجموعه ای از فعالیت هایی بود که در روسیه شوروی و اتحاد جماهیر شوروی انجام شد. هدف این انقلاب بازسازی بنیادی زندگی فرهنگی و ایدئولوژیک جامعه بود. هدف این انقلاب این بود که نوع جدیدی از فرهنگ به عنوان بخشی از ساختمان یک جامعه سوسیالیستی شکل داده شود. این انقلاب شامل افزایش نسبت ترکیب افراد طبقات پرولتاریا در ترکیب اجتماعی روشنفکران بود.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح «انقلاب فرهنگی» در روسیه در «مانیفست آنارشیسم» برادران گوردین در ماه مه ۱۹۱۷ ظاهر شد و توسط ولادیمیر لنین در سال ۱۹۲۳ در مقاله «دربارهٔ همکاری» به زبان و گفتمان سیاسی شوروی معرفی شد: «انقلاب فرهنگی… یک انقلاب کامل، یک نوار کامل از توسعه فرهنگی کل توده مردم».
انقلاب فرهنگی در اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک برنامه متمرکز برای دگرگونی فرهنگ ملی در عمل اغلب متوقف شد و تنها در طولبرنامه های پنج ساله اول به طور گسترده اجرا شد. در تاریخ نگاری مدرن، یک رابطه سنتی، اما، به نظر تعدادی از مورخان نا صحیح و بنابراین اغلب مورد بحث، انقلاب فرهنگی را در اتحاد جماهیر شوروی تنها در دوره تاریخی ۱۹۲۸–۱۹۳۱ می داند. انقلاب فرهنگی در دهه ۱۹۳۰ میلادی به عنوان بخشی از مفاهیمی چون دگرگونی عمده جامعه و اقتصاد ملی، همراه با صنعتی شدن و جمعی شدن درک می شد. همچنین در جریان انقلاب فرهنگی، سازمان فعالیت های علمی در اتحاد جماهیر شوروی دستخوش تجدید ساختار و سازماندهی قابل توجهی شد.
از موفقیت های انقلاب فرهنگی می توان به افزایش نرخ سواد به ۴/۸۷ درصد جمعیت ( براساس سرشماری سال میلادی۱۹۳۹ ) ، ایجاد نظام گسترده مدارس متوسطه و توسعه چشمگیر علم و هنر اشاره کرد. در همان زمان، فرهنگ رسمی مبتنی بر ایدئولوژی طبقاتی مارکسیستی، «آموزش کمونیستی»، فرهنگ و آموزش توده ای شکل گرفت که برای تشکیل تعداد زیادی از پرسنل تولید و تشکیل «روشنفکر شوروی» جدید ضرورت پیدا کرده بود. این اهداف شامل محیط های کارگری - دهقانی نیز می شد.
طبق یکی از دیدگاه ها، در این دوره ابزار ایدئولوژیک سازی بلشویکی خود را با سنت های میراث فرهنگی تاریخی چند صد ساله روسیه جدا کرد.
از سوی دیگر، تعدادی از نویسندگان این موضع را به چالش کشیده و به این نتیجه رسیده اند که ارزش های سنتی و جهان بینی روشنفکران روسیه، خرده بورژوازی و دهقانان تنها اندکی در جریان انقلاب فرهنگی و پروژه بلشویکی ایجاد نوع جدیدی از افراد، یعنی «انسان جدید» را باید تا حد زیادی شکست خورده دانست.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح «انقلاب فرهنگی» در روسیه در «مانیفست آنارشیسم» برادران گوردین در ماه مه ۱۹۱۷ ظاهر شد و توسط ولادیمیر لنین در سال ۱۹۲۳ در مقاله «دربارهٔ همکاری» به زبان و گفتمان سیاسی شوروی معرفی شد: «انقلاب فرهنگی… یک انقلاب کامل، یک نوار کامل از توسعه فرهنگی کل توده مردم».
انقلاب فرهنگی در اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک برنامه متمرکز برای دگرگونی فرهنگ ملی در عمل اغلب متوقف شد و تنها در طولبرنامه های پنج ساله اول به طور گسترده اجرا شد. در تاریخ نگاری مدرن، یک رابطه سنتی، اما، به نظر تعدادی از مورخان نا صحیح و بنابراین اغلب مورد بحث، انقلاب فرهنگی را در اتحاد جماهیر شوروی تنها در دوره تاریخی ۱۹۲۸–۱۹۳۱ می داند. انقلاب فرهنگی در دهه ۱۹۳۰ میلادی به عنوان بخشی از مفاهیمی چون دگرگونی عمده جامعه و اقتصاد ملی، همراه با صنعتی شدن و جمعی شدن درک می شد. همچنین در جریان انقلاب فرهنگی، سازمان فعالیت های علمی در اتحاد جماهیر شوروی دستخوش تجدید ساختار و سازماندهی قابل توجهی شد.
از موفقیت های انقلاب فرهنگی می توان به افزایش نرخ سواد به ۴/۸۷ درصد جمعیت ( براساس سرشماری سال میلادی۱۹۳۹ ) ، ایجاد نظام گسترده مدارس متوسطه و توسعه چشمگیر علم و هنر اشاره کرد. در همان زمان، فرهنگ رسمی مبتنی بر ایدئولوژی طبقاتی مارکسیستی، «آموزش کمونیستی»، فرهنگ و آموزش توده ای شکل گرفت که برای تشکیل تعداد زیادی از پرسنل تولید و تشکیل «روشنفکر شوروی» جدید ضرورت پیدا کرده بود. این اهداف شامل محیط های کارگری - دهقانی نیز می شد.
طبق یکی از دیدگاه ها، در این دوره ابزار ایدئولوژیک سازی بلشویکی خود را با سنت های میراث فرهنگی تاریخی چند صد ساله روسیه جدا کرد.
از سوی دیگر، تعدادی از نویسندگان این موضع را به چالش کشیده و به این نتیجه رسیده اند که ارزش های سنتی و جهان بینی روشنفکران روسیه، خرده بورژوازی و دهقانان تنها اندکی در جریان انقلاب فرهنگی و پروژه بلشویکی ایجاد نوع جدیدی از افراد، یعنی «انسان جدید» را باید تا حد زیادی شکست خورده دانست.