انقعاص

لغت نامه دهخدا

انقعاص. [ اِ ق ِ ] ( ع مص ) در حال مردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). برجای مردن. ( از اقرب الموارد ). جابجا مردن. ( یادداشت مؤلف ). || دوتاه شدن چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). انثناء. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران