دیکشنری
مترجم
بپرس
انقراقون
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
انقراقون. [ اَ ق َ قو ] ( اِ ) مریحه. خرم. ( ابن البیطار، از یادداشت مؤلف ). و رجوع به خرم شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک