انقاسی

لغت نامه دهخدا

انقاسی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به انقاس. سیاه :
شب چو زیر سمور انقاسی
کرد پنهان دواج برطاسی.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

سمور اَنقاسی : پوست سیاه سمور ، بالکنایه تاریکی
شب چو زیر سمور انقاسی
کرد پنهان دواج بر طاسی
دواج برطاسی : بالا پوش و قبا از جنس پوست روباه برطاسی و به رنگ مایل به سرخی ، بالکنایه نور آفتاب و سرخی شفق
...
[مشاهده متن کامل]

معنی بیت :وقتی که شب سرخی شفق و آفتاب زرد غروب را در زیر تاریکی پنهان کرد.
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 581 )