انقاب
لغت نامه دهخدا
انقاب. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ نَقب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). سوراخها و سرنگها که در زمین کنند. ( غیاث اللغات ). || گوشها ( واحد ندارد ). ( از اقرب الموارد ). || ج ِ نِقاب. روبندها. ( از غیاث اللغات ). جمع نقاب در اقرب الموارد نقب است. و رجوع به مفردهای کلمه شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید