انفلاع. [ اِ ف ِ ] ( ع مص ) ترکیدن. || بریده شدن. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || شکافته شدن.( تاج المصادر بیهقی ). انشقاق. ( از اقرب الموارد ).