انفطام

لغت نامه دهخدا

انفطام. [ اِ ف ِ ] ( ع مص ) بازایستادن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || بغایت رسیدن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). به انتها رسیدن. ( از اقرب الموارد ). || از شیر بازشدن شیرخواره ، یقال : فطمت المرضعة الرضیع فانفطم. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران