انفاط
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
انفاط. [ اِ ] ( ع مص ) آبله انداختن کار در دست یا شوخگین کردن آن را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . آبله دار کردن کار دست را. ( از اقرب الموارد ) . || کمیزانداختن گوسفند. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) . بول انداختن بز. ( از اقرب الموارد ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا