انفاص
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
انفاص. [ اِ ] ( ع مص ) بشتاب سخن گفتن. || بسیار خندیدن. || دفعه دفعه کمیز انداختن گوسفند. || بلب اشاره کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
منبع. لغت نامه دهخدا