انعمت

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَنعَمتَ: نعمت دادی
معنی أَنْعَمْتُ: نعمت دادم
ریشه کلمه:
نعم (۱۴۴ بار)

(بکسر - ن) آنچه خدا به انسان داده در صحاح از جمله معانی آن گفته:« اَلنِعْمَةُ: ما أُنْعِمَ بِهِ عَلَیْکَ» به نظر نگارنده: اصل آن از نِعْمَ (فعل مدح) است و نعمت را به جهت خوب و دلچسب بودن نعمت گفته‏اند لذادر اقرب از کلیات ابوالبقا نقل شده: آن در اصل حالتی است که انسان از آن لذت ببرد و در مفردات گفته: «ااَلنِعْمَةُ اَلْحالَةُ الْحَسَنَةُ». در مجمع ذیل . فرموده اصل آن مبالغه و زیادت است گویند «دَقَقْتُ الَّدواءَ فَاَنْعَمْتُ دَقَةُ» دوا را کوبیدم و زیاد کوبیدم. . . نَعْمَة: (به فتح - ن) به معنی تنعم است. در قاموس گوید: تنعم به معنی ترّفه و وسعت عیش و اسم آن نعمة به فتح نون است. راغب می‏گوید: «النَّعْمَةُ: اَلتَّنَعُمُ» . چقدر از دست دادند از باغات، چشمه‏ها، کشتها، مقام دلپسند و وسعت عیشی که در آن متمتع بودند. . بگذار مرا با تکذیب کنندگانیکه صاحبان تنعم اند و اندکی مهلتشان بده. *** انعام: (از باب افعال) به معنی نعمت دادن می‏باشد . آنگاه به شخصیکه خدا به او نعمت داده و توهم به او نعمت داده بودی می‏گفتی: زنت را برای خودت نگاهدار و از خدا بترس راغب گوید: اطلاق انعام در صورتی است که نعمت داده شده از جنس انسان باشد زیرا در حیوان نمی‏گویند:«أَنْعَمَ عَلی فَرَسِهِ» تنعیم: نعمت دادن و مرفه کردن. . اماانسان آنگاه که خدایش او را امتحان کرد و محترم نمود و مرفه فرمود گوید: خدایم محترمم داشته. ناعم: صاحب نعمت. . چهره هایی (مردمانی) در آن روز درنعمتند و از تلاشیکه در دنیا کرده‏اند راضی اند. ناعم به معنی نرم و صاف نیز آمده است. نَعْماء: (به فتح - ن) مفرد است به معنی نعمت چنانکه در صحاح گفته. در مجمع فرموده: نعمتی است که اثر آن در صاحبش آشکار است مقابل ضرّاء . و اگر پس از ضرریکه به او رسیده نعمتی بر او بچشانیم گوید بدیها از من رفت. *** نعیم: نعمت وسیع و کثیر. راغب گوید: «اَلنَّعیمُ: اَلنِعْمَةُالْکَثیرَهُ» قاموس و اقرب مال و صحاح مطلق نعمت گفته است از طبرسی ظاهر می‏شود که قید کثرت را لازم نشمرده، المنار نیز قیدکثرة را دارد . آنها را به جنات پرنعمت داخل می‏کنیم. . برای آنها در بهشت نعمت فراوانی است پیوسته. این لفظ هفده بار در قرآن مجید بکار رفته، همه در باره نعمت بهشت مگر . که در باره نعمت دنیا است. ظاهرا الف و لام در آن برای استغقراق باشد یعنی از تمام نعمتها مسئول می‏شوید. مسئول شدن از نعمتها مسئول شدن از دین است که آیا از آنها مطابق دین استفاده کردید یا نه؟ در برهان از امام صادق «علیه‏السلام» نقل شده:« قالَ نَحْنُ النَّعیمُ» و در روایت دیگری از آن حضرت «قالَ تُسْئَلُ هذِهِ الْاُمَّةِ عَمَّااَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهابِرَسُولِهِ ثُمَّ بِالْاَئِمَةِ» و در روایت سوم از حضرت باقر «علیه‏السلام» که فرمود:«اِنَّمَّایَسْئَلُکُمْ عَمَّااَنْتُمْ عَلَیْهِ مِنَ الْحَقِ» و در روایت چهارم از حضرت صادق «علیه‏السلام» نقل کرده که فرمود:«وَاللهِ ماهُوَ الطَّعامُ وَالشَّرابُ وَلکِنْ وِلایَتُنا اَهْلُ الْبَیْتِ». المیزان تمام نعمتها را داخل در نعمت دین دانسته و منافاتی میان عموم آیه و روایات نمی‏داند. *** جمع نعمت در قرآن مجید نِعَم (بروزن عنب) و اَنْعُم (به فتح اول و سکون دوم و ضم سوم) آمده است مثل . نعمتهای ظاهری و باطنی خویش رابر شما فراوان کرد. و نحو .

پیشنهاد کاربران

انعمتَ: بهره دادی، بخشایش کردی
نعمت عربی است
معادل فارسی اش : بهره و بخشش است
معنی که مشخصه ولی اون چیزی که توجه منو به خودش، جلب کرده اوت ت اخرشه به خدا میگه تو چقدر صمیمی و نزدیک . . . . .
اگرحرف نون و میم که در انعمت سکون هستند هردورابافتحه خواندچه اشتباهی درمعنی ان پیدامیشود

نعمت دادی بخشیدی
نعمت و روزی ای پاک و خالص که اللّه خاصه، برای مؤمنان فرستاده .

بپرس