انعقاق

لغت نامه دهخدا

انعقاق. [ اِ ع ِ ] ( ع مص ) بالا برآمدن غبار.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || بسته و محکم شدن گره. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). محکم شدن گره. ( از اقرب الموارد ). || واشدن و بازماندن ابر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || کفته و شکافته شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شکافته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( آنندراج ). انشقاق. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ مص ) کفتگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران