انعقاد
/~en~eqAd/
مترادف انعقاد: تشکیل، انجماد، بسته شدن، دلمه شدن، بستن
برابر پارسی: بستن، پیمان بندی، بسته شدن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- انعقاد شیر و امثال آن ؛ بستن. ( یادداشت مؤلف ).
- انعقاد مجلس ؛ سوری یا سوکی برپا کردن. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) غلیظ گشتن مایع بسته شدن ۲- بسته شدن پیمان. ۳ - آراسته شدن (جلسه مجلس ) . ۴ - ( اسم ) بستگی . ۵ - آراستگی . جمع : انعقادات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بسته شدن و غلیظ شدن مایع.
۳. بسته شدن پیمان.
۴. برپایی جلسه، مجلس، و امثال آن ها.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بسته شدن، مقابل انحلال را انعقاد می گویند که مراد از انعقاد به لحاظ متعلّق آن (عقد، عبادت و نطفه) مختلف است و در بیشتر بابها، اعم از عبادات، عقود، ایقاعات و احکام به کار رفته است.
انعقاد عمل در عبادات، مانند نماز، روزه و حج، به دخول در آن عمل با نیت و قصد قربت، همراه دیگر شرایط آن، محقّق میشود.
نماز جماعت با امام جامع شرایط و حضور یک مأموم و نماز جمعه با پنج یا هفت نفر ـ بنابر اختلاف در مسئله ـ که یکی از آنان امام است، منعقد میگردد.
عقود و ایقاعات
انعقاد عقود با ایجاب و قبول لفظی یا فعلی و انعقاد ایقاعات با انشاء لفظی، همراه با سایر شرایط در هر دو مورد است.
قضاوت
مقام قضاوت برای قاضی با تحقّق شرایط آن، مانند ایمان، عدالت، بلوغ و نصب منعقدمیشود.
انعقاد نطفه
...
انعقاد عمل در عبادات، مانند نماز، روزه و حج، به دخول در آن عمل با نیت و قصد قربت، همراه دیگر شرایط آن، محقّق میشود.
نماز جماعت با امام جامع شرایط و حضور یک مأموم و نماز جمعه با پنج یا هفت نفر ـ بنابر اختلاف در مسئله ـ که یکی از آنان امام است، منعقد میگردد.
عقود و ایقاعات
انعقاد عقود با ایجاب و قبول لفظی یا فعلی و انعقاد ایقاعات با انشاء لفظی، همراه با سایر شرایط در هر دو مورد است.
قضاوت
مقام قضاوت برای قاضی با تحقّق شرایط آن، مانند ایمان، عدالت، بلوغ و نصب منعقدمیشود.
انعقاد نطفه
...
wikifeqh: انعقاد
دانشنامه آزاد فارسی
اِنعِقاد (coagulation)
در زیست شناسی، اصطلاح دیگری برای اشاره به لخته شدن خون. این فرآیند باعث توقّف خون ریزی می شود.
در زیست شناسی، اصطلاح دیگری برای اشاره به لخته شدن خون. این فرآیند باعث توقّف خون ریزی می شود.
wikijoo: انعقاد
مترادف ها
انجام، اتمام، خاتمه، پایان، انعقاد، استنتاج، نتیجه، فرجام، ختم، اختتام، سرانجام، ختام، فروداشت، عاقبت
تصدیق، قبول، تصویب، قبولی، انعقاد
انعقاد، لختگی، دلمه شدگی
انعقاد، بهم امیختگی
بستگی، انعقاد، سفت شدگی، بسته شدگی
بند، انعقاد، بستن رگ، رشته یا وسیله بستن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
جهت اطلاعات بیشتر در موردانعقادیا لخته شدن خون در قلب و رگ به "لخته خون" ، " ترومبوز"، "Thrombosis" و "Thrombus" در آبادیس مراجعه کنید.
قطع کردن
انعقاد: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
آکیبت ākibat ( بلوچی )
آکیبت ākibat ( بلوچی )
عهد وپیمان بستن که مکتوب شود
بندایش
بسته شدن، پایان یافتن عقد ( در معنای حقوقی )
اشاره به لخته شدن خون دارد ( در معنای علوم زیست شناسی )
اشاره به لخته شدن خون دارد ( در معنای علوم زیست شناسی )