انعزال
/~en~ezAl/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) گوشه گیر شدن گوشه گرفتن بر کنار شدن بکنار رفتن . ۲ - ( اسم ) گوشه گیری کناره گیری .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. برکنار شدن، معزول شدن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] انعزال یعنی زوال منصب و پست و از آن در بابهایی مانند وکالت، وقف، وصیت و قضاء سخن رفته است.
عزل، برکنار کردن نماینده از سمت خویش، و انعزال، زایل شدن سمت و منصب شخص صاحب منصب است که گاه به سببی اختیاری است، مانند عزل وکیل از سوی موکل که سبب انعزال از سمت وکالت میشود و گاه به سببی غیر اختیاری، مانند فقدان عقل در ولیّ که سبب انعزال وی از مقام ولایت میگردد.
کسی که به خاطر شایستگی یا برخورداری از شرایط خاص، از سوی دیگری عهده دار کاری شده است، مانند وکیل ، وصی ، قاضی و متولی موقوفه
عزل، برکنار کردن نماینده از سمت خویش، و انعزال، زایل شدن سمت و منصب شخص صاحب منصب است که گاه به سببی اختیاری است، مانند عزل وکیل از سوی موکل که سبب انعزال از سمت وکالت میشود و گاه به سببی غیر اختیاری، مانند فقدان عقل در ولیّ که سبب انعزال وی از مقام ولایت میگردد.
کسی که به خاطر شایستگی یا برخورداری از شرایط خاص، از سوی دیگری عهده دار کاری شده است، مانند وکیل ، وصی ، قاضی و متولی موقوفه
wikifeqh: انعزال
مترادف ها
محرومیت، حرمان، سلب، محروم سازی، انعزال
پیشنهاد کاربران
میتونیم بگیم ک برکناری هم مثل انعزال هست؟ یعنی در عزل اراده خود فرد باعث هست ولی در برکنار کردن اراده خودش نیست و به موجب قانون یا کارفرما است؟
عزل یعنی اعمال اراده و حاکمیت برای زوال صفت اعطا شده به غیر.
انعزال به معنی زوال قهری وکالت، قیمومت و یا وصایت و مانند آن است. در انعزال، اراده فرد، نقشی ندارد و زوال صفت موجود، خود به خود یا به حکم قانون صورت می گیرد.
www. globalvillagetabanlaw. com
انعزال به معنی زوال قهری وکالت، قیمومت و یا وصایت و مانند آن است. در انعزال، اراده فرد، نقشی ندارد و زوال صفت موجود، خود به خود یا به حکم قانون صورت می گیرد.