انظار

/~anzAr/

برابر پارسی: نگرها، دیدها، چشمان، دیدگان

معنی انگلیسی:
looks, views, sight

لغت نامه دهخدا

انظار. [ اِ ]( ع مص ) گوش دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گوش داشتن. ( آنندراج ). اصغاء. ( یادداشت مؤلف ). || در پس انداختن و زمان دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بتأخیر انداختن و مهلت دادن. ( از اقرب الموارد ). مهلت دادن. ( ترجمان القرآن جرجانی ). زمان دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). امهال. ( یادداشت مؤلف ).

انظار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ نظر. ( فرهنگ فارسی معین ). نظرها. دیدها. ( آنندراج ). نگاهها.نظرها. نگریستنها. || دیده ها. ( ناظم الاطباء ). دیده ها. دیدگان. چشمان : از انظار مردم مخفی شد.( فرهنگ فارسی معین ). || بینشها. افکار.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مهلت دادن زمان دادن .
گوش دادن ٠ گوش داشتن یا در پس انداختن و زمان دادن ٠

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ نظر، نگاه ها.

پیشنهاد کاربران

انظار:
به مهلتی گفته می شود که در آن از سوی حق تعالی هیچ گونه توبه و یا بازگشتی بر صاحب مهلت داده نشده است. فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا کَانُوا مُنْظَرِینَ: چون شیطان با علم و عمد نافرمانی خداوند را کرد پس مهلتی که به شیطان داده شده است در آن توبه و بازگشت به هیچ وجه معنایی ندارد و انظار به نوعی مهلتی است که فرجام آن عذاب قطعی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

انظار: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
تیان ( لری )
به طور کلی دارای سه معنی است
گوش دادن، مهلت دادن، در برابر دید دیگران ( دیدگان )
انظار: مصدر باب افعال است در حقوق بمعنی امهال و مهلت دادن است همچنین بمعنی نظر دادن و اظهار نظر است بمعنی گوش دادن نیز آمده است
جلوی چشم مردم چیزی رابه نمایش گذاشتن یا جهت اطلاع وآگاهی مردم نمایان کردن

بپرس