لغت نامه دهخدا
- اداره انطباعات ؛ در اصطلاح اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی اداره نگارش.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) نگاشته شدن نقش پذیرفتن نگار بستن . ۲ - چاپ شدن بچاپ رسیدن . ۳ - مهر پذیرفتن. ۴ - (اسم ) نگار پذیری نقش پذیری . ۵ - ( اسم ) چاپ . جمع : انطباعات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. نقش پذیرفتن.
۳. نقش شدن چیزی بر چیزی.
پیشنهاد کاربران
وزیر انطباعات وزیر مسئول چاپ و نگارش
انطباعات نگارش انطباع چاپ کردن نگارش کردن
انطباعات نگارش انطباع چاپ کردن نگارش کردن
اِنطِباع -
اداره ی نگارش، چاپخانه!
اداره ی نگارش، چاپخانه!