انضاف. [ اِ ] ( ع مص ) همیشه صعتر خوردن. ( منتهی الارب ). همیشه صعتر خوردن شتر. ( آنندراج ). همیشه نضف ( صعتر دشتی ) خوردن. ( از اقرب الموارد ). همیشه آویشن خوردن. ( یادداشت مؤلف ). || تیز دهانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || تیز رهانیدن. ( ناظم الاطباء ). انضاف دواء کسی را؛ به تیز دادن واداشتن وی را. ( از اقرب الموارد ). || پویه دویدن شتر ماده. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). پوییدن شتر ماده. ( از اقرب الموارد ). || پویه دوانیدن شتر ماده را. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). پویانیدن شتر ماده. ( از اقرب الموارد ). پویه دوانیدن. ( یادداشت مؤلف ).