انصف

لغت نامه دهخدا

انصف. [ اَ ص َ ] ( ع ن تف ) منصف و بادادتر. ( ناظم الاطباء ). داددهنده تر. ( آنندراج ). دادده تر. دادگرتر. عادل تر. باانصاف تر: ما رأیت انصف من الدنیا ان خدمتها خدمتک و ان ترکتها ترکتک. ( ابوعبداﷲ مغربی ، از یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران