انشلال. [ اِ ش ِ ] ( ع مص ) رانده شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رانده شدن شتران. ( آنندراج ). انطراد. ( از اقرب الموارد ). || به رفتن درآمدن سیل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آغاز شدن سیل و ناگاه رسیدن پیش از آنکه شدت پیدا کند. ( از اقرب الموارد ). روان شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). || فرودآمدن باران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).