دیکشنری
مترجم
بپرس
انسلاق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
انسلاق. [ اِ س ِ ] ( ع مص ) مبتلا شدن به بیماری سلاق . ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک