انسراء

لغت نامه دهخدا

انسراء. [ اِ س ِ ] ( ع مص ) دور شدن ، یقال انسری عنی الهم ؛ دور شد از من اندوه. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دور شدن اندوه از کسی. ( آنندراج ). واشدن غم. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). انکشاف. ( از اقرب الموارد ). تسری. بشدن اندوه. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران