انسجام گروهی ( به انگلیسی: Group cohesiveness ) ( همچنین «انسجام اجتماعی» نیز نامیده می شود ) زمانی به وجود می آید که مولفه هایی اعضای یک گروه اجتماعی را به یکدیگر و به کل پیوند می دهند. اگرچه انسجام فرآیندی چندوجهی است ولی می توان آن را به چهار جزء اصلی تقسیم کرد: روابط اجتماعی، روابط وظیفه، وحدت درک شده و احساسات. [ ۱] اعضا گروه های به شدت منسجم تمایل بیشتری به مشارکت آسان و ماندن در گروه دارند. [ ۲]
از لاتین نوین cohaesio و فرانسه cohésion، در فیزیک، انسجام به معنای نیرویی است که مولکول های یک مایع یا جامد را متحد می کند. . از اینرو، بسته به نحوه مفهوم سازی پژوهشگران از این مفهوم، راه های مختلفی برای تعریف انسجام گروهی وجود دارد. با این حال، اکثر پژوهشگران انسجام را به عنوان تعهد وظیفه و جذابیت بین فردی برای گروه تعریف می کنند. [ ۳] [ ۴]
انسجام را می توان به طور خاص به عنوان تمایل یک گروه به اتحاد در حین کار برای دستیابی به یک هدف یا ارضای نیازهای عاطفی اعضاء خود تعریف کرد. [ ۴] این تعریف شامل جنبه های مهم انسجام، از جمله چند بعدی بودن، ماهیت پویا، مبنای ابزاری و بعد عاطفی آن است. [ ۴] چند بعدی بودن آن به چگونگی انسجام بر اساس عوامل بسیاری اشاره دارد. ماهیت پویای آن به چگونگی تغییر تدریجی آن در طول زمان در قدرت و شکل آن از زمان تشکیل تا زمان انحلال گروه اشاره دارد. مبنای ابزاری آن به چگونگی انسجام افراد برای هدفی، چه برای یک وظیفه یا به دلایل اجتماعی، اشاره دارد. بعد عاطفی آن به این اشاره دارد که چگونه انسجام برای اعضای گروهش خوشایند است. این تعریف را می توان به اکثر گروه هایی تعمیم داد که با تعریف گروهی مشخص می شود که در بالا بحث شد. این گروه ها شامل تیم های ورزشی، گروه های کاری، واحدهای نظامی، برادری گروه ها و گروه های اجتماعی است. [ ۴] با این حال، توجه به این نکته مهم است که پژوهشگران دیگر ادعا می کنند انسجام را نمی توان در بسیاری از گروه ها تعمیم داد.
پیوندهای بین اعضای گروه خود به خود ایجاد نمی شود. آنها از تعدادی مؤلفه مانند جذابیت، هماهنگی، احساس تعلق و احساسات مشترک رشد می کنند. مولفه ها را می توان به عنوان پیشینه انسجام شناخته شد. [ ۵] علاوه بر این، آنها ماهیت انسجام را نیز تعریف می کنند. در ادامه، هر جزء به طور کامل توضیح داده شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاز لاتین نوین cohaesio و فرانسه cohésion، در فیزیک، انسجام به معنای نیرویی است که مولکول های یک مایع یا جامد را متحد می کند. . از اینرو، بسته به نحوه مفهوم سازی پژوهشگران از این مفهوم، راه های مختلفی برای تعریف انسجام گروهی وجود دارد. با این حال، اکثر پژوهشگران انسجام را به عنوان تعهد وظیفه و جذابیت بین فردی برای گروه تعریف می کنند. [ ۳] [ ۴]
انسجام را می توان به طور خاص به عنوان تمایل یک گروه به اتحاد در حین کار برای دستیابی به یک هدف یا ارضای نیازهای عاطفی اعضاء خود تعریف کرد. [ ۴] این تعریف شامل جنبه های مهم انسجام، از جمله چند بعدی بودن، ماهیت پویا، مبنای ابزاری و بعد عاطفی آن است. [ ۴] چند بعدی بودن آن به چگونگی انسجام بر اساس عوامل بسیاری اشاره دارد. ماهیت پویای آن به چگونگی تغییر تدریجی آن در طول زمان در قدرت و شکل آن از زمان تشکیل تا زمان انحلال گروه اشاره دارد. مبنای ابزاری آن به چگونگی انسجام افراد برای هدفی، چه برای یک وظیفه یا به دلایل اجتماعی، اشاره دارد. بعد عاطفی آن به این اشاره دارد که چگونه انسجام برای اعضای گروهش خوشایند است. این تعریف را می توان به اکثر گروه هایی تعمیم داد که با تعریف گروهی مشخص می شود که در بالا بحث شد. این گروه ها شامل تیم های ورزشی، گروه های کاری، واحدهای نظامی، برادری گروه ها و گروه های اجتماعی است. [ ۴] با این حال، توجه به این نکته مهم است که پژوهشگران دیگر ادعا می کنند انسجام را نمی توان در بسیاری از گروه ها تعمیم داد.
پیوندهای بین اعضای گروه خود به خود ایجاد نمی شود. آنها از تعدادی مؤلفه مانند جذابیت، هماهنگی، احساس تعلق و احساسات مشترک رشد می کنند. مولفه ها را می توان به عنوان پیشینه انسجام شناخته شد. [ ۵] علاوه بر این، آنها ماهیت انسجام را نیز تعریف می کنند. در ادامه، هر جزء به طور کامل توضیح داده شده است.
wiki: انسجام گروهی