انسجار

لغت نامه دهخدا

انسجار. [ اِ س ِ ] ( ع مص ) پیوسته رفتن شیر یا هر مایع دیگر. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || فروهشته شدن موی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی نسخه خطی ورق 228 ب ).

فرهنگ فارسی

پیوسته رفتن یا هر مایع دیگر . یا فروهشته شدن موی .

پیشنهاد کاربران

بپرس