انسان و سرنوشت

پیشنهاد کاربران

انسان و سرنوشت نام کتابی است از مرتضی مطهری که به بررسی تطبیقی مسئله قضا و قدر و جبر و اختیار در مکاتب مختلف فلسفی و مکتب اسلام پرداخته است. این کتاب ابتدا در «هیئت های مؤتلفه اسلامی» توسط مطهری تدریس می شده سپس به زبان های انگلیسی، ایتالیایی، اردو و آلمانی ترجمه شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

مطهری در این کتاب به دنبال پاسخ دادن به دو سؤال کلی است. وی سؤالات خود را در مقدمه کتاب چنین می نویسند:
سأله سرنوشت و قضا و قدر، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی، در ردیف مسائل فلسفی است، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی. این مسئله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان " بحثهایی از علل انحطاط مسلمین " واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل گوناگون است. موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است، بعضی تاریخی و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی یا صرفاً دینی و احیاناً فلسفی است؛ بنابراین مباحثی گوناگون که در ردیفهای متعدد قرار دارند، جزء این سلسله مباحث واقع می شوند. آنچه این مباحث گوناگون را به یکدیگر پیوند می دهد، تحقیق در اثرات مثبت و منفی این امور در ترقی و انحطاط اجتماع اسلامی است. علی هذا منظور از طرح این مسئله در این رساله اولا تحقیق در این جهت است که آیا اعتقاد به سرنوشت، آن طور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب می کند، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی می کشاند و مردمی که به این عقیده می گرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده خواهند شد، یا این عقیده اگر درست تعلیم داده شود، چنین تأثیر سوئی ندارد؟ ثانیاً اینکه اسلام این مسئله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تأثیری در روحیه پیروان اسلام داشته است و می تواند داشته باشد؟
مرتضی مطهری در بخشی از این کتاب چنین می آورد:
اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی انکار اسباب و مسبّبات و از آن جمله قوّه و نیرو و اراده و اختیار بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتی وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد؛ در حکمت الهی براهینی پولادین که جای هیچ گونه شکّ و ابهام باقی نمی گذارد، بر بی اساس بودن چنین سرنوشت و قضا و قدری اقامه شده است.

انسان و سرنوشت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/انسان_و_سرنوشت

بپرس