انساب الاشراف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَنْساب ُ الاْشْراف ، عنوان اثری در تاریخ سدة اول اسلام و انساب عرب ، تألیف احمد بن یحیی بلاذری (د ۲۷۹ق /۸۹۲م ) است.
این کتاب که می توان آن را بزرگ ترین اثر تاریخی برجای مانده از سدة ۳ق دانست ، به رغم نامش تنها نسب نامه نیست ، بلکه موضوع نسب شناسی در برابر اطلاعات گرانبهای تاریخی و جنبة تاریخ نگاری آن ، حجم اندکی را شامل می شود. در واقع ، انساب الاشراف ، یک دوره تاریخ سدة اول هجری بر مبنای «انساب » عرب است و می توان گفت که چنین شیوه ای در تاریخ نگاری مسلمانان در سدة ۳ق به گونه ای که بلاذری در این اثر در پیش گرفت ، تکرار نشد.
نامهای متفاوت
نام کتاب انساب الاشراف ، به گونه های مختلفی در مآخذ آمده است و شاید مهم ترین دلیل آن ، تلفیق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد. نویسندگان متأخرتر، کتاب بلاذری را تنها یک اثر مبتنی بر نسب نگاری صرف نمی دانستند و سردرگمی پاره ای مؤلفان در ذکر نام کتاب بلاذری نشانی از این موضوع است ، چندان که برخی فقط به «قال البلاذری » و اشاره های مبهم دیگر در استناد به همین کتاب بسنده کرده اند و بعضی دیگر نام اثر او را به گونه های متفاوت آورده اند. این اختلافات گویا از نخستین مؤلفان پس از بلاذری آغاز شده است . مثلاً مسعودی (د ۳۴۶ق ) از کتاب او با عنوان تاریخ یاد کرده است و ذهبی (د ۷۴۸ق ) ضمن شرح حال بلاذری او را صاحب التاریخ الکبیر خوانده است . در نسخه ای که اینک از الفهرست ابن ندیم در دست است ، از این اثر بلاذری با عنوان الاخبار و الانساب نام برده شده ، در حالی که یاقوت که گویا نسخة دیگری از الفهرست در دست داشته ، به نقل از آن ، کتاب بلاذری را جُمل نسب الاشراف خوانده است . کاتب ِ کامل ترین و مهم ترین نسخه ای که اکنون از انساب الاشراف در دست داریم ، در پایان کتابت ، آن را جُمل انساب الاشراف و اخبارهم خوانده است. برخی عناوین به کار رفته در سده های بعدی ، اساساً تداعی گر عنوان کتابی تاریخی ، ولو آمیخته به انساب نیستند؛ مانند مفاهیم الاشراف یا کتاب المعالم .
دلایل اختلاف نامها
پاره ای از این اختلافات ، ناشی از اختلاف در نسخه های این اثر در ادوار گذشته است . مثلاً اطلاعات ِ حاجی خلیفه که در دو جای فهرست ِ خود، از این کتاب نام برده ، به دو گونه متفاوت است : یک جا از آن با نام الاستقصاء فی الانساب و الاخبار نام می برد و در جای دیگری با عنوان انساب الاشراف . شاید او دو نسخه را با همین دو عنوان دیده بوده است . به هرحال قرائنی نشان می دهد که احتمالاً مؤلف ، عنوان انساب الاشراف را ترجیح می داده است . مثلاً ابن ابار (د ۶۵۸ق ) که می گوید این اثر بلاذری را به خط خود او در دست داشته ، تنها با عنوان انساب الاشراف از آن یاد کرده است. به هر حال این کتاب اکنون تحت عناوین انساب الاشراف و جمل من انساب الاشراف چاپ شده ، و در دست است .
اطلاق «اشراف» برای بزرگان عرب
...

[ویکی نور] انساب الاشراف (5 جلدی). انساب الاشراف که عنوان دقیق آن «جُمل من انساب الاشراف»، تألیف یکی از مورخان و نسب شناسان سده سوم هجری به نام احمد بن یحیی بلاذری است که به نسب شناسی و شرح حال افراد زیادی از شخصیت های جاهلیت و صدر اسلام پرداخته است. شیوه مؤلف چنین است که ابتدا بزرگ قبیله یا خاندان را اشاره کرده و سپس زیرمجموعه ها و نسل وی را شرح می دهد.
عنوان «اشراف» در دوره های پس از مؤلف این کتاب، بر ذریه پیامبر(ص) یا اعضای قبیله قریش اطلاق می شد اما در اینجا عام تر از آن به معنی بزرگان عرب یا تمامی کسانی که از نژاد خالص عرب بوده اند، در نظر گرفته شده است.
با آنکه موضوع کتاب، انساب است لیکن مجموعه های از اخبار و گزارش های مهم تاریخی در آن عرضه شده و بیش از آنکه منبع نسب شناسی باشد، از منابع مهم تاریخ اسلام به شمار می رود.
جلد نخست از چاپ 13 جلدی این کتاب، به رسول خدا(ص) اختصاص یافته و در حقیقت سیره نبوی است. حدود یک سوم کتاب به خاندان بنی هاشم پرداخته و حجم بسیار کمی درباره خاندان بنی عباس و حدود چهل درصد به خاندان بنی امیه اختصاص دارد. یکی از بخشهای بسیار مهم در انساب الاشراف، اخبار مربوط به خوارج است و ذیل احوال خلفا، از خوارج معاصر آنان و فعالیتهایشان یاد می کند که گاه در هیچ ماخذ دیگری بدین تفصیل نیامده است.
منابع این کتاب عبارتند از آثار مهم تاریخی که برخی از آنها از دست رفته است مانند آثار مدائنی، هشام کلبی، ابومخنف، واقدی، ابن سعد و...
در این کتاب، ذیل نسب ابوطالب درباره امیرالمؤمنین علی(ع) و فرزندان آن حضرت امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) به تفصیل بحث شده و با توجه به قدمت و اعتبار کتاب، شرح حال این سه امام در آن قابل توجه و مغتنم است. با این حال کتاب حاضر از توجه لازم مورخان شیعه بلکه عموم تاریخ نویسان مغفول مانده است. شرح حال سه امام نخست با تحقیق مرحوم محمودی به طور جداگانه منتشر شده است.

[ویکی نور] انساب الاشراف (تحقیق سهیل زکار). انساب الاشراف یا جمل من انساب الاشراف، عنوان اثری در تاریخ سده اول اسلام و انساب عرب، تألیف احمد بن یحیی بلاذری (د 279ق / 892م) است که به زبان عربی و در نیمه دوم قرن سوم هجری، نوشته شده است.
کتاب، با مقدمه محقق، سهیل زکار، در اشاره به نکاتی پیرامون اثر آغاز و مطالب، در سیزده جلد، تنظیم شده است.
این کتاب که می توان آن را بزرگ ترین اثر تاریخی برجای مانده از سده 3ق دانست، به رغم نامش، تنها نسب نامه نیست، بلکه موضوع نسب شناسی در برابر اطلاعات گران بهای تاریخی و جنبه تاریخ نگاری آن، حجم اندکی را شامل می شود. در واقع، این اثر، یک دوره تاریخ سده اول هجری بر مبنای انساب عرب است و می توان گفت که چنین شیوه ای در تاریخ نگاری مسلمانان در سده 3ق، به گونه ای که بلاذری در این اثر در پیش گرفته، تکرار نشده است.
نام این کتاب، به گونه های مختلفی در مآخذ آمده است و شاید مهم ترین دلیل آن، تلفیق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد. نویسندگان متأخرتر، کتاب بلاذری را تنها یک اثر مبتنی بر نسب نگاری صرف نمی دانستند و سردرگمی پاره ای مؤلفان در ذکر نام کتاب بلاذری، نشانی از این موضوع است؛ چندان که برخی فقط به «قال البلاذری» و اشاره های مبهم دیگر در استناد به همین کتاب بسنده کرده اند و بعضی دیگر، نام اثر او را به گونه های متفاوت آورده اند.
این اختلافات، گویا از نخستین مؤلفان پس از بلاذری آغاز شده است؛ مثلاً مسعودی از کتاب او با عنوان «تاریخ» یاد کرده است و ذهبی ضمن شرح حال بلاذری، او را صاحب «التاریخ الکبیر» خوانده است. در نسخه ای که اینک از «الفهرست» ابن ندیم در دست است، از این اثر، با عنوان «الاخبار و الانساب» نام برده شده؛ درحالی که یاقوت که گویا نسخه دیگری از «الفهرست» در دست داشته، به نقل از آن، کتاب بلاذری را «جُمل نسب الاشراف» خوانده است.

دانشنامه آزاد فارسی

اَنسابُ الاَشراف
کتابی به عربی در انساب بزرگان عرب و تاریخ قرن اول اسلام از احمد بن یحیی بَلاذُری. این کتاب، تنها نسب نامه نیست، بلکه یک دوره تاریخ قرن ۱ق، بر مبنای «اخبار و انساب» عرب است، اما گاه به مناسبت از غیرعرب ها نیز یاد کرده و حتی عنوانی به آن ها اختصاص داده است. مانند ابومسلم خراسانی، ابن مقفع و سُنباد. بلاذری گرچه با دربار عباسی پیوند داشت، اما اخبار کم و بی اهمیتی از خلفای این سلسله پس از مهدی عباسی (۱۵۸ـ۱۶۹ق) به دست می دهد. وی از گفته ها و نوشته های کسانی چون واقدی، ابن سعد، ابن اسحاق، ابومخنف، طبری، و هشام بن محمد کلبی یاد کرده و بدین ترتیب می توان به طبقات راویان و مورخان پیش از او آگاهی یافت. وی تنها به نقل روایت بسنده نمی کند، بلکه گاه از میان چند روایت یکی را ارجح می داند و از این رو این کتاب را می توان از نخستین آثار در زمینۀ تاریخ نگاری ترکیبی در میان مسلمانان به شمار آورد که بعدها نزد مورخانی چون عزالدین بن اثیر (۵۵۵ـ۶۳۰ق) به اوج خود رسید. مجلدات سیزده گانۀ این کتاب به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی به چاپ رسیده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس