انزو

دانشنامه عمومی

لورنزو "انزو" سینت جان ( به انگلیسی: Lorenzo "Enzo" St. John ) یک شخصیت داستانی در خاطرات خون آشام است. وی بهترین و تنها دوست دیمن سالواتوره است و به مدت ۵ سال در زندان مجمع آگوستین، با او هم سلولی بوده است ولی پس از اینکه دیمن از آنجا فرار کرد، انزو را تنها گذاشت تا در شعله های آتش بسوزد. انزو پس از آزادی از زندان به دنبال عشق قدیمی و ناجی اش، مگی جیمز می رود و زمانی که درمی یابد که مگی توسط دوست عزیزش، دیمن کشته شده، انسانیت خود را خاموش کرده و با مجبور کردن استفن به کشتنش، خودکشی می کند. در فصل ششم انزو به کرولاین کمک می کند تا راهی برای بازگرداندن دیمن و بانی پیدا کنند و بعد از آنکه می فهمد استفن قصد کمک کردن ندارد، دست به کشتن دوست دختر استفن، ایوی، می زند.
• وی متولد سال ۱۸۷۶ می باشد و در یک یتیم خانه بزرگ شده است.
• او در ۱ نوامبر ۱۹۰۳ هنگامی که از بیماری سل رنج می برد، توسط لیلی سالواتوره ( مادر دیمن و استفن ) به خون آشام تبدیل شد.
• او اولین خون آشامی است از دهه ۱۹۵۰ که تحت نظر مجمع آگوستین، مجتمعی که خون آشام ها را جمع آوری و زندانی و از آنها سوء استفاده می کرد، بوده و در این مدت با هم سلولی اش دیمن سالواتوره دوست شده است.
• وی پس از بازگشت لیلی سالواتوره به دنیا، کم کم عاشق او می شود اما هنگامی که می فهمد لیلی به او علاقه ای ندارد، شهر را ترک می کند.
• او همواره به دنبال خانواده و اصل و نسب خود است تا اینکه با دختر عموی خود، الکساندریاً آشنا می شود.
• انزو در سال ۲۰۱۶ وارد رابطهٔ عاشقانه ای با بانی بنت می شود.
• انزو در فصل ۸ توسط استفان سالواتوره کشته می شود. و کید به دنبال روح اوست تا او را به جهنم ببرد ولی در اثر ناراحتی زیاد بانی در هنگام مرگ انزو دنیایی ایجاد می شود و روح انزو در آنجا می ماند و کید میخواهد او را پیدا کند.
عکس انزو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

آنزو یا ایم دوگود نام یکی از موجودات افسانه ای در داستان های سومری و اکدی است. او پرنده ای هیولا مانند است که دارای سر شیر و بدنی غول پیکر و بال است. چنانچه تکان خوردن بالهایش موجب ایجاد توفانه ای از شن و گردباد خواهد شد. در روایت استاندارد قهرمان حماسه نینورته خدای جنگ است. در روایت بابلی کهن قهرمان حماسه نین گیرسو خدای حامی شهر گیرسو در میان رودان مرکزی است. این روایت خلاصه نوشته شده و ما فقط بخش کوچکی از آن را در اختیارداریم.
...
[مشاهده متن کامل]

داستان با مقدمه ای آغاز می شود که نینورته را معرفی می کند و از اعجازهای نیرومند او سخن می گوید. سپس خدایان گزارش ولادت انزو را به انلیل می دهند که ظاهراً وی دارای صلابت قدرت و خشم بوده است. نخست انلیل را تشویق می کند که انزو را به عنوان محافظ شخصی خود برگزیند و انلیل انزو را به نگهبانی اتاق خود منصوب می کند. انلیل غالباً در حضور انزو در آب مقدس حمام می کند. انزو آرزومندانه نگاه می کند. چشمان او به ادوات قدرت انلیل خیره می شد تاج خدایی او جامه آسمانی او لوح تقدیر در دستانش؛ و انزو به خدای دور انکی پدر خدایان خیره شد و تصمیم گرفت قدرت انلیل را غصب کند. وی بزودی نقشه شیطانی خود را به اجرا درمی آورد. هنگامی که انلیل در آب مقدس حمام می کرد برهنه بود و تاج خود را بر تخت نهاده بود لوح تقدیر را به چنگ آورد و قدرت انلیل را با خود برد. انزو می گریزد و با نشان سلطنتی در آسمان مخفی می شود؛ و انو بلافاصله خواستار قتل انزو می شود. نخست به سراغ فرزند خود آدد می رود واز او می خواهد که با سلاح خود انزو را از بین ببرد اما آدد امتناع می کند. سپس ائا «خدای عقل» در اعماق هستی خود فکری را می پروراند. او بیلیت – ایلی الهه بزرگ مادر را احضار می کند و از او می خواهد تا نینورتهٔ مینه فراخ «فرزند محبوبش» را بیافریند. او این کار را انجام می دهد و سپس از نینورته درخواستی می کند. «معبری بساز و زمان مناسب را تعیین کن. بگذار بر خدایانی که من خلق کرده ام نور بتابد نیروی جنگی ویرانگر خویش را آماده کن و بادهای شرور خود را که بر او می تازانی بدرخشان انزوی جاه طلب را مغلوب کن و زمین را که من خلق کرده ام غرق در آب کن این مأوا را خردکن. بگذار وحشت بر او فرود آید گردباد ویران گر را علیه او برانگیز تیر خود را در چلهٔ کمان بگذار و آن را به زهر آلوده کن» نینورته که به این صورت برانگیخته شده است هفت باد شرور را که درگرد و غبار می رقصند برمی انگیزاند. او آرایش جنگی هولناکی ایجاد می کند. نینورته کمان خود را محکم می کشد و تیر دیگری رها می کند اما انزو که لوح تقدیر را در دست دارد به آسانی آن را دفع می کند. نینورته فرستاده ای نزد ائا می فرستد تا به او رهنمود دهد. سپس تیر نینورته از قلب و ریه انزو می گذرد و پرندهٔ شرور کشته می شود. نینورته لوح تقدیر را به دست می آورد و خبرهای خوشی را برای خدایان ارسال می کند؛ و نینورته وارث فرمانروایی مطلق می شود.

انزوانزو
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/آنزو
در اسطوره شناسی سومری - اکدی زو، یک پرنده توفان الهی است و تجسم باد جنوبی و ابرهای رعداسا می باشد. این دیو ( اهریمن ) که نیمی انسان و نیمی پرنده است ، همچنین از آن پرنده بعنوان آنزو یا ایمدوگود هم اشاره شده است.

بپرس