انزله کردن

لغت نامه دهخدا

انزله کردن. [ اَ زَ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فرو فرستادن آیتی یا حکمی. فرستادن خدای تعالی آیتی یا کتابی را. نازل کردن. ( یادداشت مؤلف ) : خدای تعالی در بلعم باعورا انزله کرد. ( تفسیر ابوالفتوح رازی سوره اعراف ص 488 ). به آن خدای که توریة به موسی انزله کرد. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ). خدای تعالی پیغامبران را ببازی نفرستاد و کتابها بهرزه انزله نکرد. ( تفسیر ابوالفتوح ). خدای تعالی در بعض کتب انزله کرد، انا ملک الملوک. ( تفسیر ابوالفتوح ).

پیشنهاد کاربران