انزروت
/~anzarut/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
اَنزَروت
صمغِ گیاهی تلخ مزه، به رنگ های زرد، سرخ یا سفید. در کتب گیاه ـ داروشناسی قدیم، منشأ آن تقریباً نامعلوم است. برخی این صمغ را از گیاه Penaea mucronata (متعلق به تیرۀ Penaeaceae)، و بعضی نیز آن را حاصل از ایجاد زخم در ناحیۀ یقۀ برخی گونه های گون از قبیل Astragalus sarcocolla (متعلق به تیرۀ پروانه آسایان) می دانند. امروزه احتمال می دهند ماده ای به نام Sarcacolla که در بازارها ارائه می شود و صمغی سفید مایل به خاکستری است و در تهیۀ برخی مواد بهداشتی ـ آرایشی کاربرد دارد، همان انزروت قدیمی باشد. همچنین صمغی را که به عنوان غش به تریاک می افزایند، انزروت دانسته اند.
صمغِ گیاهی تلخ مزه، به رنگ های زرد، سرخ یا سفید. در کتب گیاه ـ داروشناسی قدیم، منشأ آن تقریباً نامعلوم است. برخی این صمغ را از گیاه Penaea mucronata (متعلق به تیرۀ Penaeaceae)، و بعضی نیز آن را حاصل از ایجاد زخم در ناحیۀ یقۀ برخی گونه های گون از قبیل Astragalus sarcocolla (متعلق به تیرۀ پروانه آسایان) می دانند. امروزه احتمال می دهند ماده ای به نام Sarcacolla که در بازارها ارائه می شود و صمغی سفید مایل به خاکستری است و در تهیۀ برخی مواد بهداشتی ـ آرایشی کاربرد دارد، همان انزروت قدیمی باشد. همچنین صمغی را که به عنوان غش به تریاک می افزایند، انزروت دانسته اند.
wikijoo: انزروت
پیشنهاد کاربران
در زبان قمی قدیم یه معنای کم
از صمغ های سقزی به رنگ سرخ، زرد، یا سفید با طعم تلخ که از برخی درختان و درختچه ها به دست می آید و در معالجۀ بیماری های درد مفاصل، عرق النسا، و کرم معده مفید است؛ کنجده؛ کنجیده؛ بارزد؛ بیرزد؛ بیرزه؛ بریزه؛ زنجرو.