انزراف. [ اِ زِ ] ( ع مص ) درگذشتن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گذشتن. ( از اقرب الموارد ). انزرفت الریح ؛ درگذشت آن باد و رفت. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || در طلب آب و گیاه رفتن. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).