اندیشه نما. [ اَ ش َ / ش ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) کنایه ازچهره بغایت باصفا و پاکیزه که اندیشه ای در آن بنماید و این ادعا و مبالغه است. ( آنندراج ) : گرد دل من گر هوس بوسه نگردید اندیشه ای از چهره اندیشه نما داشت.
صائب ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
کنایه از چهره بغایت با صفا و پاکیزه که اندیشه در آن بنماید و این ادعا و مبالغه است .