اندیشمند
/~andiSmand/
مترادف اندیشمند: اندیشناک، اندیشه ور، بخرد، دانا، فکور، متفکر
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه در فکر فرو رود متفکر .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (قید ) نگران، ناراحت.
جدول کلمات
مترادف ها
فیلسوف، اندیشمند
متفکر، اندیشمند، فکر کننده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اندیشه گر
اندیشمند /اندیشناک:
بعضی از نویسندگان امروز اندیشمند را به جای متفکر و اندیشنده یا اندیشنده واندیشه گر به کار می برند اما در متون ادبی فارسی اندیشمند یا ( اندیشه مند ) به معنای "مضطرب و دل نگران" است:" استادم سخت غمناک و اندیشه مندشد "
... [مشاهده متن کامل]
اندیشناک ( یا اندیشه ناک نیز با اندیشمند مرادف است. از مرگ اندیشناکم که مرا ناگاه در رسد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۵. )
بعضی از نویسندگان امروز اندیشمند را به جای متفکر و اندیشنده یا اندیشنده واندیشه گر به کار می برند اما در متون ادبی فارسی اندیشمند یا ( اندیشه مند ) به معنای "مضطرب و دل نگران" است:" استادم سخت غمناک و اندیشه مندشد "
... [مشاهده متن کامل]
اندیشناک ( یا اندیشه ناک نیز با اندیشمند مرادف است. از مرگ اندیشناکم که مرا ناگاه در رسد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۵. )
اندیشمند صفتی است که به شخصی مستقل و آزاد اندیش نسبت داده میشود که نسبت به رویدادها، حوادث و وقایع پیرامونی خود و جامعه و یا موضوعات مرتبط ، بی تفاوت نیست. این رویدادها میتوانند مربوط به گذشته، حال و آینده باشند.
... [مشاهده متن کامل]
او با نگاه عمیق و تحلیلهای مبتنی بر تفکر و اندیشه در پی علل ، چرایی و چگونی این رخدادهاست و نیز تلاش میکند تا در با روشنگری، و راهبرد گفتمانی و هدایتیِ با رعایت اصل امانتداری و بیطرفی، در راستای تقویت مولفه های مثبت و حذف یا اصلاح مولفه های منفی اثر گذار باشد.
... [مشاهده متن کامل]
او با نگاه عمیق و تحلیلهای مبتنی بر تفکر و اندیشه در پی علل ، چرایی و چگونی این رخدادهاست و نیز تلاش میکند تا در با روشنگری، و راهبرد گفتمانی و هدایتیِ با رعایت اصل امانتداری و بیطرفی، در راستای تقویت مولفه های مثبت و حذف یا اصلاح مولفه های منفی اثر گذار باشد.
متفکر
فکور
رایان
دارای اندیشه